گر دست رسد در سر زلفین تو بازم....

ساخت وبلاگ

قصه قدیمی است رازهای خفته در دل من، عشق متین و پرحوصله ی تو و این یلدای همیشه منتظر....

دلخوشیه قشنگیه اینکه هنوز هم یه قاب سفید اینجا هست که میتونه دلیل زنده بودن من باشه، که میون این همه خستگی و دلمردگی، یه جایی و یه کسی هست که هنوز یادش و صداش و امید به دیدارش ته دلت یه چیزی رو میلرزونه، مثل زخمه های ساز علیزاده و صدای استاد.... که تو اوج لرزش دل و دستت هنوز هم میگه: بزن آن پرده....اگر چند تو را سیم از این ساز گسسته....

امسال هم قشنگی اگر در یلدا هست، از بودن تو در زندگی منه، مثل هر سال، چه بگم و چه نه، یادت باشه که "بر همانیم که بودیم و همان خواهد بود"..... پس بذار اولین فال یلدای امسالت را من باز کنم عزیز:

خیال روی تو در هر طریق همره ماست/ نسیم موی تو پیوند جان آگه ماست....

+ نوشته شده در  شنبه سی ام آذر ۱۳۹۲ساعت 11:8  توسط شادمانی بی سبب  | 
مجال من همین باشد که پنهان عشق او ورزم...
ما را در سایت مجال من همین باشد که پنهان عشق او ورزم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : baran-e-sabz بازدید : 310 تاريخ : جمعه 21 مهر 1396 ساعت: 22:18